ارسالکننده : رضا اصفهانی در : 87/1/18 2:38 عصر
با سلام
31 فروردین اولین سالگرد رحلت همسر گرامیم مرحومه سرکار خانم سوسن توکلی است؛ برای ایشان رحمت الهی را خواستاریم. لازم به ذکر است که هزینه مراسم ختم سالگرد ایشان صرف امور خیریه شده و خواهد شد. کاری که بیشتر مورد پسند همسر مرحومهام واقع خواهدشد، چون کاری پسندیده نزد حضرت حق جل و جلاله میباشد. لطفاً درصورت امکان برای آمرزش هرچه بیشتر ایشان و مادر مرحومهاش فاتحهای قرائت بفرمائید.
متشکرم - التماس دعا
اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرداگر نه عقل به مستی فروکشد لنگرفغان که با همه کس غایبانه باخت فلکگذار بر ظلمات است خضر راهی کودل ضعیفم از آن میکشد به طرف چمنطبیب عشق منم باده ده که این معجونبسوخت حافظ و کس حال او به یار نگفت |
|
نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببردچگونه کشتی از این ورطه بلا ببردکه کس نبود که دستی از این دغا ببردمباد کآتش محرومی آب ما ببردکه جان ز مرگ به بیماری صبا ببردفراغت آرد و اندیشه خطا ببردمگر نسیم پیامی خدای را ببرد |
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا اصفهانی در : 87/1/6 10:29 صبح
من ماندهام و بیقراریهای دلتنگیام
من ماندهام و کولهبار شب گردیام
دردهایم مداوا میشود با ساحر صبر
من ماندهام در برزخی جانسوز و جبر
بوی خوش سوسن و اقاقیها در بهار
سر مستم میکند و مدهوش زنهار
مهربانی را دنبال میکنم در ره انتظار
تا شود آرام و گیرد التیام این درد زار
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا اصفهانی در : 87/1/1 9:22 عصر
آندم که نسیم صبحگاهی در وطنم
نشست بر سر و بر کالبد تنم
خرد آورد این سخن در صدفم
همچو تیرم که نشیند برهدفم
تا به کی با دنیای کنی سازش
که چو بَدان، اعمالت شود فاحش
من که شرم دارم از حضرت دوست
هرآنچه هست و نیست، از آن اوست
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا اصفهانی در : 86/12/27 3:1 عصر
امشب بازهم من برای تو در انتظارم
دیگر تن خود را به باران میسپارم
تو که دیگر نمیآیی
من چه کنم که نمیدانم کِی میآیم
امّا درونم ویران است و ظاهرم هیچ نمیگوید
به یاد دارم روزی را که بودند کسانی، ولی الان هیچ
از آن هیچها،آنهایی که رفتند، هیچ
آنها که ماندهاند، چرا نیستند؟
و ما ماندهایم دلتنگ همه همه هیچها!
ولی همیشه چشممان به در میماند و منتظر
تا سال جدید خوبی برایشان آرزو کنیم
سال جدید بر همه مبارک باشد
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا اصفهانی در : 86/11/29 3:9 عصر
عشق، عاشقی در میدان عشق است
عاشق، همان قربانی میدان عشق است
میدان عشق، قتلگه بود بر عشق و عاشق
عشق عاشق گوارا یش، اگر باشد او لایق
کلمات کلیدی :