سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس را در مال وى دو شریک است : وارث و حوادث . [نهج البلاغه]

وام دهاتی

ارسال‌کننده : رضا اصفهانی در : 87/4/29 3:1 عصر

برا تشویق روستایی‏ نشینی قرار بود وام روستایی بِدن. همه دهاتی‏ها خوشحال شدن. اما نمی‏دونستن چی جوری باید وام بگیرن؛ نه اینترنت و نه آشنایی و نه . . .

حاج برکات (خان برکات) تا قضیه‏رو شنید، دست به کار شد و از تهروون با یکی از ماشینای سواری کولردار و یخچال‏دارش، به همراه چن تا از بچه‏هاش، گازشو گرفت و اومد تا هم هوایی خورده باشه و هم چن تا وام جور کنه تا یه خونه ییلاقی دیگه برا خودش تو یکی از زمیناش بسازه (هرچند به وام نیاز نداشت ولی نمی‏دونم چرا این مایه دارا اینجورین !!!). به راحتی وام ‏رو گرفت و شروع به ساخت ویلا (ببخشید، منظورم ساخت خونه تو دهات بود) کرد.

از قضای روزگار یکی از دهاتی‏ها حاج برکات رو دید و جلو اومد و سلامی کرد و بالاخره حرف به وام کشید و گفت: خان می‏دونی من بعد از کلی دوندگی تازه فهمیدم اگه وام رو بگیرم از عهده پس دادنش برنمیام و . . .

حاج برکات خنده‏ای زیرکانه‏ای کرد و گفت: میتونی وام خودت رو به من بِدی؟ و دهاتی با سادگی تمام گفت: این وام دهاتی، به درد من که نمی‏خوره؛ شما ازش استفاده کن. و حاج برکات اون وام رو هم گرفت و . . .   




کلمات کلیدی :