پس چرا ابر فرو برده سر خود را در لاک
آسمان ابری، ببار بر زمین تشنه خسته ما
آسمان ابری، آرام کن نور سوزان خورشید
آسمان، ابرها میگذرند به سرعت از سر خاک
ابرها کج میکنند حتی مسیر خود را
نمیدانم خاک آنجا چیست که ابرها روگردانند
یا که عشق ابر است بر ذرات خاک
یا که قهر است با آن زمین پهنه پاک
آمیختن قطره چکیده از ابر، با خاک داغ
لذتی دارد که همگان را به وجد میآورد
میبینم شکر نعمت ذره ذره کوچک خاک
پس چرا ابر فرو برده سر خود را در لاک
رضا اصفهانی (امیر)
کلمات کلیدی :