سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]

عشق است . . .

ارسال‌کننده : رضا اصفهانی در : 86/10/22 1:4 صبح

همه چیز را در راه حضرت حق، رب العالمین، فدا کرده و این امر را اصل می داند.

عاشق است و معنای حقیقی عشق را می داند.

زیبایی جمال و اندامی تنومند دارد.

دیندار و با معرفت است.

یاور واقعی و شجاع است.

دوست و رفیق با مرامی است.

به برادر ارادت خاصی دارد و همواره در رکاب اوست.

واقعاً دوست داشتنی و مهربان است.

با چشم پوشی بر پیشنهادهای دنیوی، با گروه کوچکی ولی آسمانی جهت ستیز با خیل دشمنان دین، همراه شده است.

حتی آب گوارایی را که بر کف داشت، نمی نوشد و می خواهد همه سیراب شوند و بعد او.

در راه بردن آب برای کودکان تشنه، دو دست، داده و بدن مطهرش تیرباران شده است.

و . . .

دیگر چه بگویم.

می دانم "عباس علمدار (ع)" را می شناسی.

فرزند علی (علیه السلام) و ام البنین (علیها السلام)؛

تمام خصلت های زیبا را از پدر و مادر بزرگوارش به ارث برده و . . .

ای کاش در "بین الحرمین" بودی و "باب الحوائج (ع)" را با بغض صدا می کردی و می خواندیش :

                                       عشق است ابالفضل (ع)




کلمات کلیدی :