پرکشیدن از عمق دریا
دلتنگ شقایق با زورقی شکسته، بر روی رودی خروشان، به امید رسیدن به پهنه دریا، پارو خواهم زد؛ هرچند اگر پاروی من، دستانم باشند . . .
اگر زورق بشکند و من شناکردن بلد نباشم، بدن خود را به دستان رود خواهم سپرد تا جسم من به دریا برسد . . .
چون می خواهم جسمم به دریا برسد و روحم از اعماق دریای پاک و نه از جای دیگر، به آسمان زیبا پرواز کند . . .
کلمات کلیدی :