معنی کردن مرگم
دوست دارم مرگ خود را معنا کنم زین سفر با عشق خود نجوا کنم
مرگ زیبا در بهاران چون شقایق گل سوسن، همدمم در این دقایق
دوست دارم رقص مرگ، بر یک بلندا در میان تیر خشم دشمن، بی پروا
در سرخی خون خود گردم غوطه ور روح پر کشد سوی دوست با همسفر
گر جسم بی جانم می نهی در خاک باشد مزارم در کنار مزار آن یار پاک
کلمات کلیدی :