برداشت آزاد
سکوتم را مَشِکن که با شکستنش، فریادم را قطع خواهی کرد
نفس را حبس خواهم کرد تا شُشهایم با هوایی پاک پر شود
چَشمهایم را نمیبندم ولی سر به زیر میشوم و زمین را مینگرم
تا با اشک چشمانم راه خود را برای رفتنی دیگر شستشو دهم
آهسته قدم برمیدارم هرچند دلم میخواهد بدوم، اما چه کنم؟
منتظرم؛ منتظر فریادرسی هستم که بیاید و فضا را معطر کند
آه اگر بیاید؛ اگر بیاید و من با آرامش به آسمان چشم بدوزم
. . .
(تقدیم به شما)
کلمات کلیدی :