• وبلاگ : دلتنگي و انتظار به همراه مهربوني
  • يادداشت : اميد از دريچه دل . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عليرضا 

    سلام رضا جان هر آنچه از دل بر آيد بر دل نشيند نوشته ات را خواندم بسيار بر دل نشست.اين شعر معروف هم از حافظ تقديم به تو و علي و زهراي عزيز همچنين مادر بزرگوارتان:

    يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخوراي دل غمديده حالت به شود دل بد مکنگر بهار عمر باشد باز بر تخت چمندور گردون گر دو روزي بر مراد ما نرفتهان مشو نوميد چون واقف نه?اي از سر غيباي دل ار سيل فنا بنياد هستي برکنددر بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدمگر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعيدحال ما در فرقت جانان و ابرام رقيبحافظا در کنج فقر و خلوت شب?هاي تار کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخوروين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخورچتر گل در سر کشي اي مرغ خوشخوان غم مخوردايما يک سان نباشد حال دوران غم مخورباشد اندر پرده بازي?هاي پنهان غم مخورچون تو را نوح است کشتيبان ز طوفان غم مخورسرزنش?ها گر کند خار مغيلان غم مخورهيچ راهي نيست کان را نيست پايان غم مخورجمله مي?داند خداي حال گردان غم مخورتا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور