• وبلاگ : دلتنگي و انتظار به همراه مهربوني
  • يادداشت : برگ پاييزي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آقا اصفهاني سلام

    ميدونم در برابر امتحان سنگين الهي قرار گرفتي و چاره اي جز صبر و شكيبايي نيست. اينها هم جزئي از زندگي است و بايد آنرا پذيرفت.

    دكتر شريعتي چه زيبا زندگي را تفسر ميكنه و ميگه :

    دنيا را بد ساخته اند... کسي را که دوست داري، تو را دوست نمي دارد. کسي که تو را دوست دارد ،تو دوستش نمي داري اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند و اين رنج است . زندگي يعني اين....

    و اما مرگ ، چه لغت بيمناك و شورانگيزي است! از شنيدن آن احساسات جانگدازي به انسان دست مي دهد ، خنده از لب مي زدايد ، شادماني را از دل مي برد ، تيرگي و افسردگي مي آورد.

    دوست عزيز ميدونم اين روزها گوشت از حرفها و نصيهتهاي ديگران پره و همه دائم دلداري ميدن و از تقدير و سرنوشت برات داستانها نوشته اند ولي ميدونم خيلي سخته و شكي هم درش نيست ولي جمله اي كه خودم در برابر همه سختيها و مشكلات و موانع روزگار با خودم زمزمه ميكنم و بهش اعتقاد دارم اينه كه : همه تقديرات خداوند خيره .

    زمان زيادي نيست كه مي شناسمت ولي با اين حال خيلي مديون خانوادتون هستم و همين باعث شد كه بر خود واجب بدانم كه اين چند جمله را من باب قدرداني از همسرتان عرض كنم. ارديبهشت سال 83 از طرف گزينش يكي از سازمانهاي دولتي براي تحقيقات در مورد من به آدرس شخصي كه خودم معرفي كردم مراجعه كردند ولي از قضا اونا نبودن(واسه همينه كه ميگم همه تقديرات خداوند خيره ) و مسوول گزينش زنگ در خونه شما رو زد و همسرتون (خدايش بيامرزد) در اوج انسانيت اطلاعاتي در اختيار اون گذاشت كه سبب قبولي من در آن سازمان شد.

    نام نيكو گر بماند زآدمي ********* به كزو ماند سراي زرنگار
    نام انسانهاي بزرگ به تناسب كارهايشان در تاريخ و حافظه ما مي ماند وخوشا به حال انهايي كه نام نيك از خود به يادگار مي گذارند .

    در پايان به اين شعر زيباي سهراب سپهري بسنده ميكنم:

    مرگ پايان كبوتر نيست

    مرگ وارونه يك زنجير نيست

    مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان

    مرگ در حنجره سرخ گلو مي خواند

    مرگ مسوول قشنگي پر شاپرك است

    مرگ گاهي ريحان مي چيند

    مرگ گاهي ودكا مي نوشد

    گاه در سايه نشسته است به ما مي نگرد

    و همه مي دانيم

    ريه هاي لذت پر از اكسيژن مرگ است

    در پناه حق باشيد